مادیت و معنویت
رابطه مادیت و معنویت همیشه ذهن انسانی را
به خود مشغول ساخته است. آیا این ارتباط دو سویه است؟ تاثیر و تاثر متقابل است؟
آیا معنویت در ظرف مادیت متولد می شود؟ یا معنویت و مادیت دو جهان موازی هستند که
هیچگاه به هم نمی رسند. جواب های فلسفی مد نظر ما نیست. سخن بر معرفت شناسی نیست.
مباحث در حوزه اخلاق است. معنویت در خلأ شکل نمی گیرد و مادیت بستر رشد آنست.
فرمود: «الدنیا مزرعه الاخره» دنیا مزرعه ی آخرت است. کسی که معاش و زندگی مادی
مناسب و در شأن انسان نداشته باشد آخرت نیز نخواهد داشت.
خداوند فرمود: «الذی اطعمهم من جوع و آمنهم
من خوف>>
وجود معنویت زندگی مادی و مشقات و مشکلات
آنرا ساده و قابل تحمل تر می کند. نماز رابطه مادیت و معنویت را بالانس و متعادل می سازد. زمانی که
نمازگزار در نماز قلبش با بدنش هماهنگ می شود موجب تعالی و علو درجات می شود. هماهنگی قلب و جسم
مصداقی از هماهنگی و رابطه مادیت و معنویت است.
از امام باقر (ع) نقل است که: چه بسا که
بنده نصف نمازش، و یا یک سوم، و یا یک چهارم، و یا یک پنجم از نمازش بالا می رود،
و تنها آن قسمت مقبول پیشگاه خداوند تبارک و تعالی قرار می گیرد که با حضور قلب و
توجه به او انجام شده باشد.
می توان نتیجه گرفت آرامش محصول هماهنگی در
رابطه مادیت و معنوبت است.
در حوزه مادی، اقتصاد، بهداشت، امنیت و در
حوزه معنوی، اخلاق، ارزش و مذهب قرار گرفته اند. نماز عبادتی است که بهداشت و
اقتصاد، اخلاق و ارزش را در خود جای داده است. روایتی است که می گوید: نماز به
منزله ستون دین است.
اگر قبول شد، بقیه اعمال هم قبول خواهد شد
و اگر رد شد، بقیه هم رد خواهد گشت.
نماز صورت و سیرتی دارد که هماهنگی مادیت و
معنویت را در خود متبلور ساخته است، چنین نمازی نردبان ملکوت انسان است.
زمانی منشأ سیاست عالم را انگلیس میپنداشتند، هر اتفاقی میافتاد گفته میشد کار انگلیس است. میدانیم که نه امریکا و نه رژیم صهیونیستی و نه بلوک شرق سابق و غیر آن، آنطور که تبلیغ میشود قدرتمند و توانمند نیستند. سرچشمه اصلی قدرت در وجود سیاستمداران اندیشمند و مدیران برجسته و نوآور و ملتهاست.
کشورهایی هستند که دو دهه ی گذشته را در پایین جدول توسعه و رفاه بودهاند ولی امروز در صدر بیست کشور توسعهیافته جهان هستند. اگر استکبار و امریکا و صهیونیزم بهاندازه کافی قدرتمند بودند هیچگاه دوست نداشتند زیر گوش آنها در قاره آسیا کشورهایی توسعهیافته با آنها به رقابت برخیزد. کشورهایی که از آنها به نام "غولهای آینده" یاد میشود.
فهمیدن رمز و اسرار آن پیچیده نیست، فرمولی بسیار ساده دارد. پیروی از الگویی که پیامبران الهی و مصلحان نوع بشر آن را بهکار بستند و از ملتهای گمنام و عقبمانده، انسانهای طراز نوین و متمدن ساختند. الگویی که مبنای عقلانی دارد و منطبق با سیره عقلا است. روشی که دین نیز آنرا تأیید و بر آن طریق ما را ارشاد میکند. این چه معجزهای بود که در بیابانهای مکه تمدنی براساس دانش زاده شد.
در همین قاره خودمان به دو کشور با ملت واحد و نژاد واحد یعنی کره شمالی و کره جنوبی بنگرید. تفاوت سطح زندگی و رفاه مردم در هر کدام چگونه است؟ تفاوت این دو قلوهای همسان در چیست؟
مثالی از دو سیاستمدار انگلیسی، تفاوت روشهای مدیریتی را روشن میسازد.
از میان سیاستمداران و نخست وزیران انگلیس نام دو تن یعنی "گلادستون" و "دیزرایلی" در کنار "چرچیل" و خانم "تاچر" از شهرت بیشتری برخوردار است.
گلادستون همان کسی است که آن جمله معروف را راجعبه قرآن در مجلس انگلیس گفته است.
دیزرایلی نخستوزیر انگلستان کار مهمی که انجام داد ازدواج با زنی بود که بیست سال از او بزرگتر بود و نزدیک به سی سال بهترین رابطه خانوادگی در میان سیاستمداران داشت.
وقتی از یکی از زنان سرشناس انگلیسی که با هر دوی این سیاستمداران سر میز شام بوده و راجعبه مسایل مختلف با آنها صحبت کرده است پرسیدند هر کدام از آنها را چگونه یافتی؟ گفته بود وقتی گلادستون را ترک میکردم احساس کردم او باهوشترین و دوستداشتنیترین مردم دنیاست. ولی زمانیکه سر میز شام با دیزرایلی به سر بردم وضع کاملا ٌ متفاوت بود. پس از صرف شام و گفتگو درباره مسایل مختلف و پس از جدا شدن از او احساس میکردم که من خودم باهوشترین و دوستداشتنیترین آدم دنیا هستم.
ایا تفاوت روشها را فهمیدید؟ شما کدام روش را ترجیح میدهید؟ یافتن راهی به درون قلب و مغز انسانها جنگ خاموشی است که فاتحان آن پیروزمندان واقعی هستند.
زمان
یکی از اجزاء مقوم نماز «وقت» است. اگرچه در همه احوال و اوقات و اماکن می توان خدا را عبادت کرد ولی نمازهای روزانه می بایست در زمان مشخص اقامه شود.
در ادیان الهی برای هر وقتی از اوقات حکم یا احکامی بیان شده است. در سنت نبوی برای سال و ماه و روز و شب و ساعت، احکام و وظایف مخصوصی بیان شده است. انسان که به اندیشمندی از همجنسان خود متمایز است، لازم است تا با هر وفت نماز یعنی صبح و ظهر و شامگاه در اعمال و افعال و اندیشه و نیت های خود بیندیشد و ببیند که عمر رفته را در چه راهی صرف کرده است. دنیا مکان زیستن طیب و پاکیزه انسان است. زیبایی ها و امکانات و رفاه دنیا و تنفس در فضای عطرآگین آزادی و معنویت حق انسان و از مصادیق کرامت انسانی است. اما کسیکه خود را اسیر دنیا و مقاصد مادی و سیاسی و قدرت و ثروت آن بکند دچار اندوهی پیوسته و بی پایان، اشتغالی بدون فراغت، فقر و نیازمندی بدون غنا و آرزوی بی پایان می شود. نماز به مسلمان یاری می رساند تا به تعادل در روح و در زندگی مادی برسد. در این میان زمان و تعیین وقت مناسب همراه با فراغت ذهن و صفای قلب عاملی اساسی است. یکی از روزهایی که در سال فقط یک بار تکرار می شود «اعیاد» است.
روزهایی که خداوند کلیدهای سعادت و خوشبختی را به بندگان مطیع خود هدیه می دهد. و یکی از وسایل و ابزارهای دریافت هدایای الهی نمازهای عید قربان و فطر است. نماز عید قربان، امان نامه ای است که خداوند به ما مسلمانان داده است تا با توسل به آن از آتش دوزخ اخلاق زشت و فرهنگ کاسبکارانه خود را رهایی دهیم. عید قربان روز بخشش و بارش باران جود و سخاوت الهی است. و نماز عید نردبانی برای رسیدن به ملکوت است.